سرویس استانهای شانا - سید حسین صابری دبیر شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی استان کرمان در ایام سالروز شهادت سردار سلیمانی به بیان خاطراتی از زمانی که شهردار کرمان بود و حاج قاسم فرمانده لشکر ثارالله پرداخت و اظهار داشت: در آن زمان بنده به عنوان شهردار کرمان عضو ثابت ستاد کنگره شهدا و مسوول کمیته بناهای یادبود در خدمت عزیزان بودم. در کنگره شهدای استان کرمان بود که سردار سلیمانی با پیشنهاد دو محور، برنامه ریزی مفصل نخستین کنگره شهدا و احداث موزه دفاع مقدس را انجام داد.
دکتر صابری گفت: احداث موزه دفاع مقدس با پیگیری مجدانه شخص ایشان در مدت دو سال به بهره برداری رسید، تجهیز شد و همزمان با نخستین کنگره شهدا استان کرمان در مصلای امام علی (ع) با حضور شخصیت های ملی طی مراسمی باشکوه افتتاح شد.
وی ابراز کرد: یادم می آید که برای ساخت تمثال مقدس شهدا در سطح شهر کرمان و شهرستان های تابعه به اتفاق سردار دل ها و سایر دوستان بازدیدی از اصفهان و مذاکره با سازندگان کاشی داشتیم و کار را شروع کردیم. برای انتخاب مکان های نصب تمثال شهدا در شهر کرمان چندین روز صبح زود دو نفری (من و سردار شهید حاج قاسم سلیمانی) از نقاط مختلف شهر بازدید داشتیم و مکان ها را انتخاب کردیم.
وی خاطرنشان کرد: تمثال شهدا به صورت کاشی کاری شروع شد در اوایل کار یک روز به اتفاق از روند اجرای پروژه ها بازدید داشتیم که ایشان گفتند فکر می کنید، تابلوها تا چند ماه سالم بماند که در جواب گفتم هر چه خدا بخواهد. از آن زمان یعنی سال ۱۳۷۶ تا کنون تابلوها همچنان سالم مانده و بر آبرو و رونق شهر افزوده است.
دکتر صابری گفت: محل احداث موزه دفاع مقدس کرمان و بخش های مرتبط با آن واقعا دیدنی است، این مکان در بهترین نقطه و مرکزیت شهر و در مجاورت مصلای بزرگ امام علی (ع) شهر کرمان احداث شده است. به خاطر دارم در روزهای آخر آماده سازی موزه دفاع مقدس در محل ورودی که به فضای همایش و روباز معروف بود، جلسه ای با حضور سردار رحیم صفوی فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برگزار شده بود.
دکتر صابری تاکید کرد: پس از توضیحات شهید سلیمانی سردار صفوی گفت به نظر می رسد این شهر یا شهردار ندارد یا شهردار از خود شماست که همه چیز شهر را در اختیارتان قرار داده است که سردار سلیمانی در جواب گفت بله این شهر، شهردار همراه و فعالی دارد که در کنار شما نشسته است.
دبیر شورای ائتلاف نیروهای انقلاب استان کرمان بیان داشت: سردار صفوی گفت خوشا بهحالتان حالا که چنین است در مجموعه شما عملیات آبی و خاکی و پیشروی پیاده نظام وجود ندارد، کمی برگزاری کنگره را به تاخیر بیندازید و قسمتی از عملیات آبی و خاکی را به نمایش بگذارید که بخش عمده شمالی فضای عمومی موزه با این پیشنهاد طراحی و اجرا شد.
من به تکلیف خود عمل می کنم
وی به بیان خاطره ای دیگر از همین دوران می پردازد و ادامه می دهد: در ماه های پایانی احداث موزه دفاع مقدس و برگزاری کنگره بودیم که در سال ۱۳۷۶ تغییرات مدیریتی در سطح کشور و استان صورت گرفته بود و شرایط سختی برای من به عنوان شهردار ایجاد می شد.
هر روز شایعه تعویض شهردار را از گوشه و کنار می شنیدم در همین اوضاع بود که متوجه شدم شهید سلیمانی به استاندار وقت گفته بود که صابری (شهردار وقت) خوب کار کرده و کار می کند، اگر صلاح می دانید، بگذارید به عنوان شهردار بماند و به مردم خدمت کند، اگر نمی خواهید، لااقل تا پایان برگزاری کنگره سرداران و شهدای استان اجازه دهید، صابری شهردار بماند و به ما کمک کند.
وقتی این خبر را شنیدم کمی ناراحت شدم، تصمیم گرفتم که از سردار خواهش کنم، برای این کار اصرار نکند، پیگیر دیدار ایشان شدم که گفتند به دلیل کمر درد شدید استراحت مطلق داشتند، خدمت شان رسیدم و خواهش کردم که از بابت ماندن من اصرار نکنید، من در همه حال در کنار شما هستم، ایشان در جواب من فرمود، من به تکلیف عمل می کنم و به شما کاری ندارم.
در هر حال قبل از برگزاری کنگره شهردار عوض شد اما بنده تا پایان کار با تمام توان در خدمت آن برنامه گسترده، وسیع، فرهنگی، ارزشی و تاریخی بودم.
به مردم خدمت کنید و گوش بهفرمان رهبری باشید
دکتر صابری خاطره ای هم از روزهایی تعریف می کند که استاندار کهگیلویه و بویراحمد بود.
او می گوید: من با شهید سلیمانی از همان ماه های آغاز جنگ تحمیلی ارتباطی داشتم، خاصه اینکه در طول سالیانی که توفیق خدمت در بنیاد مسکن استان را داشتم در ارتباط با تامین زمین و مسکن رزمندگان همکاری خوبی داشتیم و رفاقت ما دیرینه و با سابقه بود.
در همه دوران ها گهگاهی تلفنی احوالی از هم می گرفتیم و هر موقع که کاری داشتم تلفنی تماس می گرفتم و اگر خودشان نبودند سردار سرافراز و یار با وفایش شهید پورجعفری در فاصله کوتاهی ارتباط برقرار می کرد.
در اواخر سال ۱۳۹۱ که حقیر توفیق خدمت به مردم شریف استان کهگیلویه و بویراحمد را در جایگاه استاندار داشتم تماس گرفتم وقت ملاقات حضوری تعیین و خدمت ایشان رسیدم، پس از دیدار و خوش و بش همیشگی از ایشان پرسیدم: تکلیف چیست و چه کار باید بکنیم؟ (آن زمان نافرمانی هایی از سوی برخی دولتمردان وقت شنیده می شد) به همین علت از ایشان پرسیدم تکلیف چیست؟
ایشان در جواب گفت: نظر من را می خواهی یا نظر حضرت آقا را؟ من کمی سادگی کردم و گفتم نظر حضرت آقا چیست؟ بلافاصله اصلاح کردم که حتما نظر شما همان نظر حضرت آقاست.
که شهید سلیمانی گفت: آقا می فرمایند همه باید کمک کنند تا این دولت تا پایان دوره کارش را به پایان برساند، بنابراین شما به عنوان جزئی از دولت به مردم خدمت کنید و گوش بفرمان رهبری باشید.
نظر شما